فرزند

  • نویسنده : محمد مهدی علی میرزایی
  • بازدید : 2115
  • نگارش شده در : یکشنبه 13 فروردین 96
  • دیدگاه ها : 0

بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم فرزندم یک مهمان است در خانه ام و روزی از خانه ام می رود.

روزها با سرعت عجیبی میگذرد و او به زودی از من جدا میشود...

به خودم گفتم: کدام مهمتر است؟ نظم خانه یا اینکه فرزندم به خوبی از من یاد کند؟

 کدام مهمتر است.خانه یا اخلاق و روحیه و حسن تربیت فرزندم؟

چون دانستم که او مهمان خانه من است.

 این باعث شد اولویتم را تغییر دهم،

بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست....

شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام، و طبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزها را بدون هیچ قید و شرطی رها کردم.

از عصبی شدن و داد و فریاد زدن کم کردم و به آرامش رسیدم..

از وسواس هایم گذشتم و به خانه ای راضی شدم که مقداری بهم ریخته و نامنظم است و کمی شلختگی در آن به چشم می خورد .....

اما.........فرزندی را تحویل گرفتم که آرامش دارد و از من وخشم هایم نمی نالد و رابطه ای قوی و زیبا بین ما حاکم گشته است.....

چون می دانم......

او مهمان زودگذر خانه من است.

کودک عزیزم امیدوارم مهمانی خانه من زیباترین مهمانی زندگیت باشد.

دیدگاه ها

دیدگاه شما چیست ؟